اعتصاب معلمان


*روز 30 بهمن در نخستين روز اعتراضات فرهنگيان، برابر گزارشات رسيده کلاس های درس در تهران، حومه و بيشتر شهرستانها و مراکز استانها به تعطيلی کشيده شد... روز 30 بهمن روز تماس های تلفني، بکارگيری حيله ها و نيرنگ ها برای پيشگيری از گسترش بيشتر تحصن ها در ايران بود، بسياری تهديد و ارعاب شدند....

روشنگری: پس از چند سال طرح وعده های بی حاصل به معلمان در باره بهبود وضع معيشتی و بويژه اجرای نظام هماهنگ پرداخت ها, سرانجام در حالی که بازنشستگان در مقابل مجلس اجتماع کرده بودند, هيات مديره مجلس اين لايحه را به نام "بار مالی" داشتن سلاخی کردند (1). معلمان که از اعتراضات خود نتيجه ای نگرفتند, در بيانيه ای که در اجتماع اعتراضی نمايندگان آنان در برابر مجلس پخش شد, تاکيد کردند که در صورت خودداری مسوولان از پاسخ گويی به خواست های معلمان, دست به اعتصاب زده و از حضور در کلاس های درس خودداری خواهند کرد. (2) در گزارش های منتشره در رسانه های وبلاگی معلمان به تلاش های پراکنده برای اعتصاب در روز دوشنبه 30 بهمن اشاره شده است. معلمی از کرج علت ناموفق بودن اعتصاب را "عدم آگاهی از برنامه ی دقيق و عدم هماهنگی و اطلاع رسانی ضعيف" و همچنين اعلام زمان اعتصاب از سوی مديران مدارس برای روزهای سه شنبه و چهارشنبه به معلمان بی خبر ذکر می کند و می نويسد که مديران مدراس که قبلا از سوی ادارات توجيه شده بودند "با همين دروغ توانستند اکثر همکاران که اطلاعات دقيقی نداشتند را به کلاس بفرستند."

يک معلم ديگر در گزارش خود در باره روز دوشنبه 30 بهمن نوشت: "از امروز در شهر تهران در منطقه 4 تهران بيشتر مدارس به حالت تعطيل در آمد و همکاران فرهنگی در سرکلاسها ها حاضر نشدند و در دفتر نشستند و به تحصن آرام پرداختند."

به گزارش "دبيرخانه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگيان ايران" روز 30 بهمن در نخستين روز اعتراضات فرهنگيان، برابر گزارشات رسيده کلاس های درس در تهران، حومه و بيشتر شهرستانها و مراکز استانها به تعطيلی کشيده شد."

در اين گزارش آمده است:"امروز آموزش و پرورش بيشتر شهرهای ايران روز شلوغ و پر رفت و آمدی را سپری کرد. امروز روز تماس های تلفني، بکارگيری حيله ها و نيرنگ ها برای پيشگيری از گسترش بيشتر تحصن ها در ايران بود، بسياری تهديد و ارعاب شدند. ضربان قلب ها امروز از روزهای ديگر بشتر به کار و تپش وادار شد. وزارت آموزش و پرورش برای شهرستانهای تهران (پاکدشت،اسلامشهر، ورامين، کرج و.... ) تعطيل رسمی اعلام کرد.

معلمان معترض اعلام کرده اند که فردا, سه شنبه به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.

(1) گزارش روشنگری با عنوان "سلاخی جديد" را در لينک زير بخوانيد:

 
http://www.roshangari.net/as/ds.cgi?art=20070208210422.html  


(2) متن کامل
"بيانيه پايانی تجمع معلمان و اعضای شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگيان ايران"



به نام خداوند جان و خرد

تهران - 15 بهمن 85 13


: ای مالک پرهيز کن که نيکی به رعيت کنی و بر آنان منت نهی يا کرده ی خود را بزرگ نشان دهی يا وعده شان نمايی و خلف وعده کنی که منت گذاشتن نيکی را زايل کند و بزرگ کردن کارها ، فروغ و نور حق را می زدايد . خلف وعده خدا را به خشم می آورد و مردم را برانگيخته می سازد و خداوند تعالی فرمود " دشمنی بزرگی است پيش خدا اينکه بگوييد و انجام ندهيد "( عهد نامه مالک اشتر )

زمزمه های سال های گذشته بالاخره در سال 80 تبديل به فرياد شد و اعتراضات زنجيره ای فرهنگيان به گوش مسوولان رسيد.ا بتدا با ناباوری آن را به جناح های سياسی منسوب کردند و خواستند تخطئه اش نمايند اما زود دريافتند که اين جنبش ريشه دار تر ازآن است که با تحريک فرد و يا افرادی اغاز و با تشری خاموش شود.

وعده و وعيدها آغاز شد رياست جمهوری وقت با ايجاد يک کميته بلندپايه به پی گيری موضوع پرداخت. تشکيل اين کميته موجب ايجاد اختلاف در صفوف فرهنگيان شد و در نتيجه حادثه تلخ 6 بهمن اتفاق افتاد. و معلمان در مقابل نهاد رياست جمهوری به شدت ضرب و شتم شدند و کسی به موی سپيد مردان و چادر سياه زنانی که برای گرفتن حقشان آمده بودند اعتنايی نکرد.

بعد از مدتی حاصل کار کميته پرداخت بخشی از مطالبات و ديون فرهنگيان بود که از 16 سال پيش، پرداخت نشده بود اما آنچه معلمان را به دور هم جمع نموده بود رفع تبعيض بود نه درياقت ديون معوقه شان آن هم بعد از اين همه سال و در حالی که ارزش پولی آن بسيار پايين آمده بود.اعتراضات دوباره شکل گرفت کانونهای صنفی با قدرت تمام وارد صحنه شدند کميته دوم توسط مجلس تشکيل شد و اقای کروبی قول دادند که دو نفر از نمايندگان تشکلهای صنفی حاضر در جلسه، در جلسات کميته مذکور شرکت نمايند اما در روز پنج شنبه اول خرداد 82 اقای حاجی بابايی در مصاحبه با روزنامه جام جم اعلام کرد که نيازی به حضور نمايندگان تشکل ها نيست و معلمان برای رسيدن به مطالبات خود فقط دو ماه ديگر صبر کنند.

يکشنبه 4 خرداد 82 کانونهای صنفی معلمان از فرهنگيان خواستند تا مطالبات خود را برای مسوولان پست کنند . هزاران نامه برای نمايندگان مجلس فرستاده شد اما هيچ پاسخی به هيچ نامه ای داده نشد و طومارهايی هم که بارها در تجمع های معلمان جمع آوری و امضا شده بود ناديده گرفته شد. به سراغ نمايندگان مجلس ششم رفتيم بارها با آنان ملاقات داشتيم در آخرين ملاقات آقای کروبی صادقانه به ما گفتند به من گفته اند که دونوع تبعيض داريم تبعيض روا و تبعيض ناروا و تبعيضی که در حق معلمان اجرا می شود روا است . و نيز گفتند که چون شماآدم های نجيبی هستيد می توانيد بعضی کمبودها را تحمل کنيد اما اگر شرکت نفتی ها را رها کنيم شيرهای نفت را می بندند و کشور دچار مشکل می شود . بارها درخواست ملاقات با آقای خاتمی داديم و ميسر نشد. سراغ مسوولان سازمان مديريت و برنامه ريزی رفتيم آنان به کلی وجود تبعيض را منکر شدند و مدعی شدند که طبق امارها معلمان از ديگر کارکنان دولت بيشتر حقوق می گيرند و اين در حالی بود که در همان زمان حقوق کارکنان سازمان مديريت بيش از سه برابر حقوق معلمان بود . با اقای غندالی (معاون وزير وقت ) به صحبت نشستيم و با دکتر صديقی (معاون سازمان مديريت ) ملاقات کرديم اولی طرح ارتقای شغلی را نجات دهنده معلمان معرفی کرد و دومی وعده تدوين نظام هماهنگ پرداخت را داد و مدعی شد با اجرای آن مشکلات فرهنگيان بطور کامل برطرف می شود. مدتی صبوری کرديم و دوباره سراغشان رفتيم گفتند کشف کرده ايم که نظام هماهنگ پرداخت به ضرر شماست! و لذا به جای آن لايحه خدمات کشوری را تدوين می کنيم که اگر اجرا شود، مشکلات شما حل خواهد شد. اما روزها و ماهها گذشت و از اين لايحه خبری نشد.

بعد از مدتی مجلس هفتم با شعار عدالت محوری و اصولگرايی و تکيه بر معيشت مردم شکل گرفت به سراغ آنان رفتيم و حداد عادل در نطقی آتشين که
CD آن موجود است اعلام کرد که مفتخر است 13 سال معلم بوده و معتقد به اصلاح اقتصاد آموزش و پرورش است و افزود که مجلس هفتم با مجلس ششم فرق دارد آنها سياسی بودند اما اين مجلس، مجلس کار است و نشانه آن اين است که در اولين مصوبه خود دولت را موظف نموده است تا ظرف دوماه لايحه خدمات کشوری را به مجلس ارائه دهد در غير اين صورت با دولت به شدت برخورد خواهيم کرد. به ايشان تذکر داده شد که قضاوت درباره مجلس هفتم زود است و اصولا تشکل های صنفی نمی خواهند وارد بازی های سياسی شوند، و بگذاريد ما صنفی بمانيم اما گويا خوشايند انان نبود چرا که هنوز دوماه از اين ملاقات نگذشته بود که موج دستگيريها و بازجويی ها و احضارها در سراسر کشور شدت گرفت با اين تصور که می توان جنبشی مدنی و عدالت جو را با برخوردهای امنيتی آرام کرد. اما نتيجه معکوس شد و تشکلهای صنفی منسجم تر شده و اطلاعيه ها و بيانيه هايی که در اوج فشارها صادر می شد بسيار پرشورتر از گذشته بود اگرچه دلسردی برخی از همکاران فرهنگی دست تشکل ها را بسته بود اما در همين دوره تشکل ها از نظر کيفی به بازسازی خود پرداختند و از نظر کمی تعدادشان از 20تشکل به 40 افزايش يافت و اين باور در مسوولان و نيروهای امنيتی تقويت شد که اين شعله خاموش شدنی نيست و کسانيکه برای رهايی و نجات اموزش و پرورش پيمان بسته اند دست از پيمان خود بر نخواهند داشت.

ماهها گذشت و انتخابات رياست جمهوری نهم با پيروزی آقای احمدی نژاد و شعار آوردن پول نفت به سفره های مردم به پايان رسيد با ايشان ملاقات کرديم و به دليل تجربيات گذشته با ناباوری به حرفهای ايشان گوش داديم اما قاطعيت ايشان در گفتار و صميميتی که از خود نشان می دادند باعث شد باور مان شود وعده هايی که می دهند واقعی است وبه زودی وضع آموزش و پرورش و معلمان دگرگون خواهد شد. اما نه تنها هيچيک از انها محقق نشد بلکه باقيمانده آبروی معلمان نيز با وعده توزيع سهام عدالت بين معلمان بر باد رفت و روزنامه ها با تيتر درشت نوشتند که بعد از مستمندان، معلمان در اولويت دريافت سهام عدالت قرار دارند. اينجا بود که در يافتيم دولت جديد بنا دارد مشکل معلمان را با دادن صدقه به شيوه کميته امدادی برطرف نمايد. و اين در حالی است که آقای احمدی نژاد در دوره رياست شهرداری تهران گفته بودند که من دست و پای معلمان را می بوسم و اگر چند شرکت دولتی رادر اختيار من قرار دهند حقوق معلمان را چند برابر خواهم کرد !!!

اما امروز به بهانه بار مالی لايحه مديريت تقاضای استرداد اين لايحه را دارند. لايحه ای که به تاکيد کارشناسان بيش از 5 هزار نفر ساعت وقت صرف آن شده است و چندين سال معلمان و فعالان صنفی به اجرای آن دل خوش کرده و سکوت اختيار نموده اند تا اين لايحه به تصويب رسيده و اجرا شود. به راستی آيا مسوولان امنيتی که چشم و گوش مسئولان هستند به آنها هشدار نداده اند که ميليونها معلم و کارمند منتظر تصويب و اجرای اين لايحه هستند و عدم اجرای آن چه بحرانی ايجاد خواهد کرد؟

البته ما نيز ايراداتی نسبت به بندهايی از اين لايحه داريم و معتقديم که اين اشکالات بايد به مرور زمان برطرف شود. ما می دانيم که لايحه مديريت امنيت شغلی بسياری از کارمندان را خدشه دار می کند. ما می دانيم که تفاوت حداقل و حداکثر حقوق در اين لايحه که به نام نظام هماهنگ طراحی شده است بين 7 تا 35 برابر است. ما می دانيم که سنوات خدمت کارمندان و سن بازنشستگان در اين لايحه افزايش پيدا کرده است. ما می دانيم که قضات و هيات علمی دانشگاهها و وزارت اطلاعات و بخشی از وزارت امور خارجه و حتی نيروهای نظامی و انتظامی از شمول اين لايحه خارج خواهند شد. ما می دانيم که وزير نفت اجازه نخواهد داد که از حقوق چند ميليونی کارکنان اين شرکت کاسته شود و ما نکات بسيار ديگری از اين لايحه می دانيم که در جای خود مطرح و پی گيری خواهد شد.

اما اين را هم می دانيم که در صورت اجرای صحيح اين لايحه، هيج کارمندی بيش از يک فيش حقوقی نخواهد داشت و حقوق معلمان و پرستاران هر سال ده درصد بيش از ساير کارمندان افزايش خواهد يافت که اگر اين اتفاق بيفتد ديگر بار، تورمی ناشی از افزايش حقوق ساير کارمندان فقط متوجه معلمان نخواهد بود و اگر فريادی بلند شود اين بار فقط معلمان فريادگر نخواهند بود و دولت موظف خواهد شد که پاسخگوی تمامی کارمندان خود باشد واين امر باعث اتحاد همه کارمندان برای بهبود وضعيت معيشتی آنان خواهد شد.

متاسفانه تاکنون ساير اقشار جامعه با معلمان همراه نشده اند و مشکل معلمان را مشکل کل جامعه نديده اند لذا و قتی که هر سال بودجه آموزش و پرورش با کسری مواجه می شود، هيچ کس نگران نمی شود و واکنشی نشان نمی دهد لذا ما متاسفيم از اينکه می شنويم بودجه امسال آموزش و پرورش به نسبت عملکرد سال گذشته بيش از 3300 ميليارد تومان کسری دارد و اين در حالی است که کل بودجه افزايشی چشمگير داشته است. ما متاسفيم از اينکه می بينيم هيچ کس در برابر مردودی بيش از 4 ميليون دانش آموز در سال گذشته پاسخگو نيست و بحث استيضاح وزير به دليل بده بستان هايی که درون مجلس رخ می دهد هر روز به تعويق می افتد. ما متاسفيم وقتی می شنويم 6 هزار مدرسه فاقد سرويس بهداشتی است ويا هر ساله به دليل نداشتن وسايل گرمايی مناسب فرزندان و کودکان معصوم اين ديار در آتش می سوزند و هيچ کس وادار به استعفا و يا حتی عذر خواهی نمی شود. ما متاسفيم وقتی می شنويم بيش از 9 ميليون دانش آموز در مدارس دو نوبته درس می خوانند. آيا در اين شرايط نبايد به آن چه که بر آموزش و پرورش کشور می گذرد اعتراض کرد؟!!

آقای رئيس جمهور آيا شما نفرموديد که هر کجا بی عدالتی ديديد فرياد بزنيد؟ آيا پاسخ اين فريادها را کسی خواهد داد؟ و يا اينکه دوباره با امنيتی کردن فضا و بگير و ببندها به پاک کردن صورت مساله خواهيد پرداخت؟

جناب رئيس جمهور " لکل امه اجل و فاذا جاء اجلهم لا يستاخرون ساعه و لا يستقدمون " هر گروه و دسته ای يک دوره ای دارد که هر زمان آن دوره به پايان برسد نه لحظه ای در آن تاخير می افتد و نه جلو خواهد افتاد.

پس شايسته است که در دوره ای که قدرت اجرايی کشور را در دست گرفته ايد يادگاری شايسته از خود به جا گذاريد وگرنه به همان سرنوشتی دچار خواهيد شد که گذشتگان را به آن سرزنش می کنيد.

فرهنگيان عزيز، معلمان فرهيخته و آگاه همکاران شما در شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان کشور عليرغم ناملايمات، خلف وعده ها و بی توجهی های مسئولان (آن گونه که شرح آن در سطور فوق آمد)، می دانند حرکت های مدنی و صنفی پروسه ای است که لازمه تکامل آن صبر، استقامت، حضور، همراهي، دادن هزينه و حفظ اميدواری است. همين که حرکت های شما در سالهای اخير منجر به اين شد که حقوق به عمد فراموش شده شما در سطح ملی انعکاس يايد و مسئولان کشور اعم از رئيس جمهور و هيات دولت، رئيس و نمايندگان مجلس، مديران ارشد به تضييع حقوق شما اعتراف کنند خود قدمی هر چند کوچک بوده است به جلو. همه ما انتظار داشتيم اين اعترافات تلخ مسئولان به اقدامات عملی آن ها در رفع تبعيض های آشکار موجود منتهی شود، ليکن وقايع حدود يک ماهه گذشه مشخص می نمايد نه تنها اراده ای برای انجام اقدامات حداقلی نظير تصويب و اجرای لايحه مديريت خدمات کشوری وجود ندارد که قرائن آشکار و نهان حکايت از تلاش گروه های فشار برای حذف و فراموشی اين لايحه دارد. سابقه ذهنی از عملکرد مسئولان کشور بيانگر اين امر است که آنها بر اساس ميزان آگاهی توام با حرکت شما و اعتراض آشکار به تضييع حقوق مادی و معنوی خود، اوضاع را ارزيابی نموده و به اختصاص بودجه و يا اقداماتی برای احقاق حقوق تضييع شده می پردازند و تصميم گيری می نمايند. لذا پس از دو مرحله حضور در مقابل مجلس شورای اسلامی ما نمايندگان کانون های صنفی معلمان کشور (شورای هماهنگی ) تصميمات زير را اعلام می داريم و اميدواريم که گوش شنوا و اراده ای برای عمل به آن وجود داشته باشد:

1. به مجلس و دولت تا 25/11/85 مهلت داده می شود تا برای تصويب نهايی لايحه مديريت خدمات کشوری و ايجاد رديف بودجه و اجرايی کردن آن از 1/1/86 اقدام نمايند.

2. ما معلمان سراسر کشور در صورت عدم تصويب آن تا زمان معين شده و برای اعتراض خود نسبت به اين بی توجهی و رساندن صدای خود به مسئولان روزهای دوشنبه و سه شنبه ( 30/11/85 و 1/12/85) ضمن حضور در مدارس عليرغم ميل خود از حضور در کلاس ها خود داری می نماييم.

3. ماخواستار لغو تبعيد پيمان نودينيان و برطرف شدن مشکلات حقوقی و آموزشی و بازگشت ايشان به سنندج هستيم.

4. چنانچه اقدامات فوق نيز جوابی نگرفت جلسه فوق العاده شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگيان سراسر کشور در هفته دوم اسفند ماه برای بررسی نتايج و تصميم گيری در باره اقدامات بعدی در تهران تشکيل خواهد شد.

5. لازم به ذکر است در صورت دستگيری يا ايجاد هر گونه مشکلی برای معلمان و اعضای تشکل های سراسر کشور تجمع عموعی فرهنگيان در مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد.



کانون صنفی معلمان ايران - کانون صنفی معلمان کرمانشاه- کانون صنفی فرهنگيان يزد- کانون صنفی معلمان اردبيل - کانون فرهنگيان استان اصفهان- کانون فرهنگيان شيراز - کانون صنفی فرهنگيان خراسان - انجمن صنفی فرهنگيان خراسان- کانون صنفی معلمان گيلان (رشت)- جامعه ی فرهنگيان آستانه اشرفيه- انجمن صنفی فرهنگيان کردستان - کانون صنفی فرهنگيان استان قزوين- کانون صنفی معلمان ايران(لاهيجان) کانون صنفی فرهنگيان چهار محال وبختياری- کانون صنفی فرهنگيان شهرضا- کانون صنفی فرهنگيان استان مرکزی - کانون معلمان همدان- کانون صنفی معلمان ملاير - کانون صنفی معلمان ايران (نکا)- انجمن صنفی فرهنگيان خمينی شهر- کانون صنفی فرهنگيان دزفول - کانون صنفی فرهنگيان استان زنجان- اتحاديه صنفی فرهنگيان اهواز - کانون صنفی معلمان اروميه - کانون صنفی فرهنگيان شوشتر- کانون صنفی معلمان شهرستان ابهر - کانون فرهنگيان اسلامشهر- مجمع صنفی فرهنگيان ايلام- کانون صنفی معلمان ازنا،(هيئت موسس) - کانون صنفی فرهنگيان استان آذربايجان شرقی - کانون صنفی معلمان شهرری - کانون صنفی فرهنگيان کاشان - کانون صنفی فرهنگيان مازندران - کانون صنفی فرهنگيان قائم شهر - کانون صنفی فرهنگيان کرمان -کانون صنفی فرهنگيان دماوند- کانون صنفی معلمان پاکدشت

دبير خانه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگيان ايران

تهران 15/11/85